به گزارش “دانشجوآزاد“سال ۹۵ با همه تلخی ها و سختی ها و  مسائل ریز و درشتش گذشت و آنچه امروز مهم است کارنامه دولت تدبیر و امید  در این سال است. که چند آزمون بزرگ را مردود شده است! و حتی صدقه حکومتی هم به داد دولتمردان نرسید و جز نمایش ناتوانی کابینه پیر دولت نشانگر چیزی نبود.

و ای کاش دولتمردان و ارتش رسانه ای حامی آن همانگونه که در حادثه پلاسکو، مثلا دلسوز!  ملت بود، در دیگر حوادث و رخدادهای سال ۹۵ هم پای کار ملت بودند و سینه شان را برای دفاع از حق مردم سپر میکردند. اما حیف!

البته از دولتی که  عقبه فکری و اقتصادی اش این است که یک  عده  زیر چرخ های توسعه له خواهند شد و باید اینگونه شود بیشتر از این انتظاری نیست.فقط کاش  کمی ظاهر سازی میکردند آقایان!

فارغ از پلاسکو که برخورد دولت سیاسی بود و فقط هدف؛تخریب شخصی خاص،  در باقی موارد بنظر میرسد دولت  برخلاف میلش و فقط تحت فشار افکار عمومی به دادن پیام  و یا هرگونه اقدامی مبادرت ورزیده است، تاخیر در برخی پیام ها ناشی از همین طرز فکراست و کم مهری نسبت به آنچه که بر سیستان و بلوچستان گذشت در ماجرای سیل اخیر   و میگذرد در سایر موارد و محرومیتها، نا دیده گرفتن خوزستان در میان گرد و غباری که بر حلقومشان مینشیند و در گلویشان رسوب میکند، زلزله و سیل خراسان رضوی وآنچه امروز بر خطه شمال غرب کشور  گذشت، مهر تایید بر این بیان میزند.

قصه؛ وقتی  پردرد تر میشود که مرگ چندین تن، خانه خرابی بسیاری، مال باختگی عده ای، مشکلاتی که گرد و غبار برای مردم بوجود میاورد و بی خانمانی خیل قابل توجهی در جای جای کشور از بی اهمیت ترین اخبار کشور میشود.

حجم پرداخت به ماجرای پلاسکو در کنار انبوه بی توجهی به سیل همزمان بلوچستان،  سیاسی کاری بیش نبود که آقایان کت و شلواری در کنار پلاسکو با دوربینهای همراهشان عکس یادگاری میگرفتند تا از رقیب انتخاباتی عقب نیفتند ولی با سیل و آوار زلزله نه عکس انتخاباتی میشود گرفت نه سلفی کت و شلواری

و امروز  وقتی لنز تمام رسانه ها؛ درب ستاد انتخابات را نشانه رفته بود تا  در میان دلقکبازی بعضیها و سیاسی بازی بعضیهای دیگر، طعمه ای شکار کند؛ تن رنجور هموطنانمان در شمال غرب کشور  در سیلاب بی تدبیری و ناکارآمدی دولت غوطه ور بود درست مثل خراسان  و بلوچستان و اهواز و….

در لابلای  انبوه اخبار  ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری، بخشی از “جمهور” این مملکت در میان سیل و طوفان به فراموشی سپرده شدند. همانگونه که در  هیاهوی تبلیغاتی پلاسکو  جان شیرین بلوچ مردان و زنان دستخوش سیلاب بی تدبیری ایشان شد.

آقایان مسوولین دولتی! حالا که ثبت نام تمام شد و درب ستاد انتخابات کشور بسته؛ اگر از فکر انتخابات بیرون آمدید

یک سری هم به سیل زدگان شمال غرب کشور  بزنید  تا مبادا آنها نیز به سرنوشت   خوزستان و بلوچستان و خراسان دچار شوند.تشریفتان را ببرید و کنار نفسهای از دست رفته، نفسی چاق کنید.

کاش ستاد انتخابات در سیستان و بلوچستان و اهواز و حتی خراسان و استانهای شمال غربی بود،تا تمام دوربینها بر آنان زوم میشد و در میان شلوغی و رفت و آمد حجم پلاکهای قرمز برای ثبت نام و کری خواندن های انتخاباتی، دردی از مردم هم دوا میشد.

درست مانند زمانی که کنار پلاسکو عکس یادگاری میگرفتید پاهای بسیجیان تا زانو درون گل بود و زندگی مردم را از سیلاب بیرون میکشیدند و یا از روی سرمایه های بر باد رفته ی خراسانی آواربرداری میکردند و برای فرونشاندن غبار از آسمان خوزستان درخت میکاشتند و حالا ارتشی و بسیجی و نیروهای مردمی از میان سیلاب، جنازه ی کودکان هموطنمان  را بیرون میکشند و در چفیه میپیچند.

آقایان دولتی!  سبد رای تان را  هم که در نظر بگیرید؛ ریز گردها و گرد و غبار خوزستان و سیل سیستان و بلوچستان  و … فرصت های خوبی بود که از دست دادید! حداقل  سیل استانهای شمال غربی را از دست ندهید! چند حرکت نمایشی هم برای مردم سیل زده استانهای شمال غربی   برایتان غنیمت است.

نگذارید قصه خوزستان و گسیل شدن دولتی ها چند ماه بعد فاجعه به شهرهای این استانها در شمال غرب تکرار شود . امروز بروید و دردی از مردم مصیبت زده و سیل زده این خطه از کشور دوا کنید که اقدامات و اعزام شدن به منطقه در فراغ بال بعد از تب و تاب ثبت نام ها و میتینگ های سیاسی و انتخاباتی برای مردم منطقه مصداق نوشداروی بعد از مرگ سهراب است.

دکتر حسن روحانی ، کابینه ات در تمامی بحران های قبلی رفوزه شد حداقل در سیل امروز  به فکر تک ماده باش!