به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ «دانشگاه آزاد اسلامی»، همانطور که از اسم آن بر می آید، مجموعه دانشگاهی است که بودجه ای از سوی دولت دریافت نمی کند و تمام هزینه های جاری و غیرجاری آن از قِبَل دریافت شهریه از دانشجویانش به دست می آید. همین موضوع باعث می شود که مسئله «توجیه اقتصادی داشتن»، «سوددهی یا زیاندهی»، «حساب و کتاب های مالی» و امثالهم به یک مسئله و بعضا معضل و چالش مهم در این مجموعه دانشگاهی تبدیل شود.
اولین بار حمید میرزاده، رئیس سابق دانشگاه آزاد، آبان ماه سال ۹۱ صحبت از زیاندهی برخی از واحدهای دانشگاه آزاد به میان آورد و پایان سال ۹۳ را مهلت برای خروج از زیاندهی این واحد دانست و تصریح کرد در صورت استمرار زیاندهی، این واحدهای دانشگاهی حذف خواهند شد.البته میرزاده تلاش زیادی برای انجام وعدهِ دادهِ شدهِ خود کرد چنان که در جلسه دیماه سال ۹۳ کمیسیون مشورتی شورای عالی انقلاب فرهنگی که به بررسی موضوع «تحصیلات تکمیلی» دانشگاه آزاد اختصاص داشت، حذف ۲۱۳ رشته تحصیلی زیانده، ادغام تعدادی از رشته های تحصیلی مقاطع تحصیلات تکمیلی و تجمیع پردیس ها و واحدهای علوم تحقیقات در این دانشگاه را به تصویب رساند. مسئله ای که در آن زمان باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی برای بسیاری از دانشجویان این دانشگاه شد. دانشجویی که با در نظر گرفتن شرایط و سنجش چندین مورد از قبیل میزان شهریه، دوری و نزدیکی به محل سکونت یا محل کار واحد دانشگاهی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرده بود ناگهان با ادغام یا تعطیلی دانشگاه خود مواجه می شد که تمام برنامه ریزی هایش را نقش بر آب می کرد.
اما این موضوع در بدو حضور تیمِ جدید مدیریتی دانشگاه آزاد در اوایل سال ۹۶ مورد بحث و بررسی قرار گرفت و علی اکبر ولایتی، رئیس جدید هیات موسس دانشگاه آزاد در مصاحبه ای که تیرماه سال جاری انجام داد تصریح کرد: «اگر واحد دانشگاهی در استانی دور و محروم ضررده باشد، این ضرردهی باید از واحدهای دیگر این استان جبران شود، به همین علت واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور به ۱۰ منطقه تقسیم خواهد شد تا مانند سنوات گذشته هر منطقه خودکفا باشد و واحدهای ضررده و سودده در هر منطقه با هم همپوشانی داشته باشند.» مسئله ای که سیاست کلان دانشگاه آزاد را در دوره مدیریتی جدید نشان می دهد. اما با وجود چنین صراحت لهجه ای که در صحبت های رئیس هیات موسس دانشگاه آزاد دیده می شود، عبدالرسول پورعباس معاون توسعه مدیریت و منابع دانشگاه آزاد اسلامی در مصاحبه ای که ۱۹ اسفند ماه سال جاری داشت در موضعی عکس با مواضع دکتر ولایتی اظهار داشت: «از نظر ما و سیاستهای دانشگاه، واحد زیانده نداریم بلکه رشتههای زیانده داریم که سال آینده این رشتهها را حذف خواهیم کرد.»
حال جدای از آن که سیاست تیم های مدیریتی متفاوت در سال های دور و نزدیک چه بوده و چه مقدار عملی شده، آیا بحث حذف تعدادی رشته آن هم فقط به دلیل زیاندهی و عدم تامین مسائل مالی در یک موسسه دانشگاهی و آموزشی توجیه پذیر است یا نه؟ منطقی است یا نامعقول؟
برای بررسی و ارائه پاسخی صحیح و شایسته درباره چنین سوالی باید به فلسفه و چرایی تاسیس و تشکیل دانشگاه آزاد بپردازیم. مرحوم هاشمی رفسنجانی که یکی از موسسین دانشگاه آزد اسلامی در سال ۶۱ است، درباره کارایی و علت تشکیل این دانشگاه در خطبه های نماز جمعه تهران چنین می گوید: « یکی از طرق این است که از همین امسال در هر جا که دستمان رسید و شاید کمکم به روستا هم بکشد – البته به شهرهای کوچک به آسانی میرسد – مراکزی درست کنیم به نام دانشگاه آزاد. دانشگاه آزاد واقعی که مواد تحصیلی دانشگاهی را با روش تحصیلی که در حوزه های علمیه علوم دینی میخوانند، خوانده شود. امروز اگر یک دانشجو در سال به خاطر فضای دانشگاه و اساتید زیاد، کارمندان مؤسسه، وزارت علوم، آزمایشگاهها و سایر چیزها، دهها هزار تومان، صدها هزار تومان خرجش است، یک طلبه وقتی درس میخواند تقریباً هیچ خرجی ندارد و آن خرجهایی هم که دارد، خودش در یکی دو ماهی که میرود برای تبلیغ بر میگرداند و به مدرسه میآورد. اصلاً مدارس و خیلی چیزهای دیگر را پولهایی که طلبهها به عنوان سهم امام، خمس و انفاقات از روستاها برمیگردانند، اداره میکنند. اصلاً مراجع با این پولها اداره میشوند.» همچنین مرحوم هاشمی چندی قبل از فوت خود در اظهارنظری اعلام کرد: « از آنجا که در سالهای نخست انقلاب اسلامی احساس میشد عده زیادی از جوانان کشور فرصت حضور در دانشگاه را ندارند، توسعه دانشگاه آزاد اسلامی راهی اجباری بود. از طرفی دانشگاههای دولتی هم نمیتوانستند به دلیل نبود بودجه امکانات و وقوع جنگ تحمیلی، توسعه چندانی پیدا کنند. در واقع آن زمان توازنی میان عرضه و تقاضا برای تحصیل در دانشگاههای ایران وجود نداشت. هماینک اگر دانشگاه آزاد اسلامی وجود نداشت، بیش از نیمی از جوانان، از تحصیل در دانشگاه محروم میشدند.» این صحبت های موسس دانشگاه آزاد به خوبی مسئله را روشن می کند که این دانشگاه، مجموعه ای علمی است که در سال های دور و نزدیک بازوی اجرایی وزارت علوم در برقراری تعادل و توازان پذیرش دانشجو و ارتقا علمی کشور محسوب می شود و در عین حال بودجه آن باید توسط خود مجموعه دانشگاهی تامین شود.
حال در چنین شرایطی به نظر می آید که حذف رشته های زیانده، دمِ دستی ترین و آسان ترین راه حل موجود است و به نوعی می توان گفت که عملی کردن چنین راه حلی در واقع پاک کردن صورت مسئله است. اگر واحد دانشگاهی توانایی تامین بودجه هزینه های خود را ندارد، باید به دنبال راه چاره ای خلاقانه برای تامین بودجه خود بگردد نه آنکه با یک تصمیم از بالا به پایین تعدادی رشته حذف شوند. نکته بعدی در این زمینه آن است که اگر چنانچه رشته های زیانده، رشته هایی مفید، دارای اهمیت بالا در پیشرفت کشور و به نوعی استراتژیک باشند و تحقیق و پژوهش در چنین رشته هایی راه پیشرفت کشور را هموار کند، باید به راحتی و به دلایل پیش پا افتاده حذف شوند؟ آیا رسالت آموزشی یک مجموعه علمی و دانشگاهی اجازه می دهد که دید اقتصادی و مالی به آن مجموعه داشت؟ در واقع چنین دیدگاهی یک روی سکه است و روی دیگر آن این است که اگر رشته های سودآور کلانی در دانشگاه آزاد وجود داشته باشند ولو آنکه اهمیت علمی و پژوهی در صنعت و پیشرفت کشور نداشته باشند به واسطه سودآوری از اهمیت بالایی برخوردار می شوند و این نقطه شروعی است بر زوال و انحطاط یک مجموعه علمی و پژوهشی.
در واقع چنین بر می آید که صحبت های اخیر معاون توسعه مدیریت و منابع دانشگاه آزاد اسلامی، همان نگرش غلطی باشد که سال های نه چندان دور دانشگاه آزاد به دنبال پیگیری و اجرای آن بود و البته اجرای چنین طرحی، این دانشگاه را با چالش های جدید مواجه می کند. شاید برای مسئولینی که در حوزه های کلان دانشگاه آزاد مشغول به خدمت هستند اولین مسئله، تبیین این موضوع باشد که تامین بودجه چنین مجموعه علمی به دست خودش که از اهداف این دانشگاه است، دلیل بر داشتن نگاه اقتصادی، مالی و سودآوری و زیان آوری به آن نیست و برای حل مشکلات بودجه ای باید به دنبال راه حل های ابتکاری و جدید گشت.
* گزارش از محسن تاجیکنژاد