به گزارش “دانشجوآزاد” به نقل از خبرگزاری فارس، در حالیکه علم و آموزش کشور این روزها بیشتر از هر زمان دیگری به آرامش و برنامهریزی برای پیشرفت نیاز دارد، درگیری وزارت علوم با دانشگاه آزاد که یکی از زیرنظامهای این وزارتخانه محسوب میشود شأن آموزش عالی را به حدی پایین آورده که گویا کندی شتاب علمی کشور فراموش شده است.
اینکه وزارت علوم به عنوان متولی اصلی علم و آموزش کشور باید بر زیرنظامهای آموزشی نظارت داشته باشد امری بدیهی است و دعوا بر سر چنین امر بدیهی کاری سخیف به نظر میآید که اتفاقا این روزها همین کار را از سوی وزارت علوم و دانشگاه آزاد شاهد هستیم.
رئیس دانشگاه آزاد میگوید: وزارت علوم سختگیری میکند ما خودمان معتقد به کیفیت در آموزش عالی هستیم ولی برای دانشگاه آزاد حداکثر سختگیریها انجام میشود و مته بر روی خشخاش میگذارند.
در پاسخ به این حرف میرزاده، کارن ابرینیا مدیرکل دانشگاههای غیردولتی وزارت علوم میگوید: این صحبتها، شگفت آور است، وزارت علوم طی سال های اخیر به دنبال ارتقاء کیفیت آموزشی است، با این وجود مشکلاتی را که دانشگاه آزاد ایجاد کرده بسیار تحمل کرده و با این دانشگاه همراهی کرده است.
از طرفی در سایتهای این دو نهاد آموزشی اطلاعیهها و جوابیههایی در پاسخ به یکدیگر است و گویا هیچکدام بنایی هم بر کوتاه آمدن ندارند و انگار اصلا کسی به فکر دانشجویانی که در این میان به مرز نابودی کشیده میشوند هم نیست و آخر هم کسی نمیفهمد که علت این دعواها و درگیریها چیست.
شاید هر کسی که در جریان اختلافات این دو نهاد آموزشی نباشد و نداند که این یکه به دوها و جوابیهها از سوی دو نهاد آموزشی بزرگ کشور است حتی باور نکند که وزارت علوم یک کشور با دانشگاهی که مسئولان آن همواره این دانشگاه را به عنوان بزرگترین دانشگاه حضوری جهان معرفی میکنند اینچنین به تکهپرانی به یکدیگر بپردازند.
دعوا بر سر یک امر بدیهی از سوی دو نهاد آموزشی کشور برای جامعه دانشگاهی تعجب آور است، مگر نه اینکه دانشگاه آزاد یکی از زیرنظامهای وزارت علوم است و وزارت علوم مسئولیت برنامهریزی برای آموزش عالی و نظارت بر اجرای برنامهها از سوی زیرنظامهایش را دارد، پس این یک امر بدیهی است که وزارت علوم بر دانشگاه آزاد و نحوه توسعه آموزش عالی در این دانشگاه نظارت داشته باشد.
البته اینکه دانشگاه آزاد اعلام میکند که وزارت علوم به صورت تبعیضآمیز با زیرنظامهایش برخورد میکند جای بحث دیگری دارد اما مبرهن این است که در مقطع فعلی شاید بهتر باشد وزارت علوم به بحث کندی شتاب علمی، بررسی علل آن و یافتن راهکار برای آن بپردازد، زیرا نظارت بر زیرنظامهای آموزشی امری عادی و روزمره برای وزارت علوم به شمار میرود و جای بحثی نیست که وزارت علوم باید و قطعا باید بر دانشگاه آزاد نظارت داشته باشد.
شاید بهتر باشد مسئولان وزارت علوم به جای یکه به دو کردنها با نهاد زیرمجموعهشان نگاهی به روند رو به رشد تولیدات علمی کشورمان در سالهای اخیر بیندازند.
شتابی که رو به افول گذاشته و مسئولان حتی نمیخواهند این قضیه را باور کنند و هر بار به نوعی آن را کتمان میکنند.
از سال ۲۰۰۵ شتاب علمی کشور آغاز شده و به یکباره از ۸ هزار و ۲۱۳ مقاله در این سال به ۱۱ هزار و ۴۴۴ مقاله در سال ۲۰۰۶ رسیدیم و پس از آن نیز با افزایش حدود ۴ هزار مقاله در سال ۲۰۰۷ به ۱۵ هزار و ۲۳ مقاله رسیدیم.
این شتاب به همین صورت ادامه داشت به طوریکه در سال ۲۰۰۸ باز هم شاهد رشد ۴ هزارتایی بودیم یعنی از ۱۵ هزار و ۲۳ مقاله در سال ۲۰۰۷ به ۱۹ هزار و ۵۱۳ مقاله در سال ۲۰۰۸ رسیدیم.
این روند رو به بهبود بود به شکلی که در سال ۲۰۰۹ شاهد رشد ۵ هزارتایی بودیم و ۲۴ هزار و ۷۵ مقاله در اسکوپوس نمایه کردیم و همینطور در سال ۲۰۱۰ نیز با نمایه ۲۹ هزار و ۷۱۲ مقاله در اسکوپوس رشد ۶ هزارتایی نسبت به سال قبل داشتیم.
سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ اوج شتاب علمی را پشت سر گذاشتیم و توانستیم با رشد ۱۰ هزارتایی به تعداد ۳۹ هزار و ۳۹۵ مقاله برسیم.
از این زمان به بعد شتاب علمی کشور کند شد تا جایی که حتی شاهد افت و رکود هم بودیم.
سال ۲۰۱۲ تعداد ۴۰ هزار و ۶۳۷ مقاله داشتیم و ۲۰۱۳ به ۴۱ هزار و ۴۹۲ مقاله رسیدیم یعنی تنها کمتر از هزار مقاله پیشرفت کردیم.
سال ۲۰۱۴ تعداد مقالات ما در پایگاه اسکوپوس ۴۳ هزار و ۸۳۸ مقاله بود یعنی رشد بیش از دو هزارتایی داشتیم ولی در سال ۲۰۱۵ حتی شاهد کم شدن تعداد مقالات بودیم به طوریکه در این سال تعداد ۴۱ هزار و ۹۳۶ مقاله در اسکوپوس نمایه شد و سال ۲۰۱۶ هم تعداد ۳۷ هزار و ۸۷۶ مقاله نمایه کردیم.
یکی به وزارت علوم بگوید این ره که میروی به کردستان است؛ به جای دعواهای سیاسی به داد شتاب تولیدات علمی کشور برسید.
انتهای پیام/