پايگاه خبری تحليلي دانشجو آزاد

0:49:16 - سه شنبه 12 آبان 1394
داغ کن - کلوب دات کام Balatarin اشتراک گذاری در فیس بوک تویت کردن این مطلب
بازرگان: بی شرفند اینهایی که میگویند با آمریکا راه کج رفته ایم! فلان فلان شده ها
دخالت آشکار ایالات متحده در کودتای ۲۸ مرداد که بعدها نیز توسط مادلین آلبرایت وزیر امورخارجه سابق آمریکا تایید شد؛ مردم، انقلابیون و گروه های دانشگاهی ایران را که تلخی تجربه واپسین روزهای مرداد ۳۲ را چشیده بودند، نسبت به انقلاب اسلامی سال ۵۷ و سیاستهای آمریکا در قبال آن حساس تر می کرد.

به گزارش “دانشجو آزاد” به نقل از «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ سیزده آبان ۵۸ نزدیک به ۹ ماه پس از وقوع انقلاب، زمانی که هنوز نهادهای انقلابی درست پا نگرفته بودند و زعامت امور هم در دست دولت موقت بازرگان بود، دانشجویان پیرو خط امام(ره) در اقدامی که ساعاتی بعد توسط امام خمینی «انقلاب دوم» نام گرفت، سفارت ایالات متحده در ایران را تسخیر کردند. دانشجویان پیرو خط امام می گفتند: لانه جاسوسی را اشغال کرده اند.

اسنادی که بعدها در سفارت آمریکا پیدا شد، شاهد این ادعای دانشجویان بود.

دولت موقت که بلافاصله پس از این اقدام استعفا داده بود، در روزها و ماههای بعد از تسخیر نیز نه تنها روی خوشی به این اقدام نشان نداد، که دانشجویان پیرو خط امام(ره) را به خاطر افشاگری ها مورد توهین و افترا قرار می داد. بازرگان طی سخنانی در مسجد نارمک خطاب به دانشجویان خط امام گفت:«…اسم خودشان را می گذارند خط امام. خط شیطانند اینهایی که افشا می کنند. فلان فلان شده ها. بی شرفند اینهایی که می گویند ما با آمریکا راه کج رفته ایم».

ترس دولت موقت از افشاگری ها که بعدها در اسنادی از ارتباط چند تن از وزرای بازرگان با سیا، دلیل آن مشخص شد، در بنی صدر نیز وجود داشت. بنی صدر دو روز پس از تنفیذ ریاست جمهوری اش، در ۱۷ بهمن ۵۸، افشاگری های دانشجویان از رادیو تلویزیون را ممنوع کرد.

بازرگان بعد از استعفای دولت موقت، صریحتر نظراتش را بیان می کرد. در مصاحبه با حامد الگار گفت: من از اوّل انقلاب را قبول نداشتم و سیاست گام به گام را می‌پسندیدم.

سیدمحمدهاشم پوریزدان پرست، یکی از دانشجویان تسخیر کننده سفارت می گوید: در پاریس هم در آبان ۵۷ رفته بود و همین پیشنهاد را به امام داده بود و از امام خواسته بود که بگذارد شاه بماند امّا سلطنت بکند و نه حکومت، که با مخالفت شدید امام مواجه شده بود. در همین موقع  یعنی اوایل آبان ۵۸، سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر بود. از دولت ایران هم دعوت کرده بودند. آقای بازرگان و یزدی هم رفتند. آنجا معلوم نشد چه طور شد که یک دفعه خبر آوردند که این­ها رفته‌اند با برژینسکی، مشاور امنیّت ملّی کارتر ملاقات و مذاکره کرده­ اند (در روز ۱۰ آبان). از کی اجازه گرفته بودند این­ها و رفته‌ بودند مذاکره کرده‌  بودند!؟ نامعلوم بود. آن روزها جوّ ضد آمریکایی به خاطر بردن شاه به آمریکا در کشور بالا گرفته بود و امام دو سه روز قبل از آن پس از اینکه شاه را به آمریکا بردند شدیداً به آمریکا حمله کرده بودند. یقیناً امام به آن­ها اجازه نداده بودند و اگر مطّلع شده بودند، جلو آن­ها را گرفته بودند. قبل از سفر فقط آقای دکتر ابراهیم یزدی خدمت امام رفته بود و او هم با امام از موضوع سخن نگفته بود.

فروز رجایی فر از دیگر افراد حاضر در سفارت، شهادت حاج احمدآقا درباره مطلع نبودن امام از سفر یزدی به الجزایر را اینطور روایت می کند: دوهفته قبل از اشغال لانه است، دانشجویان و مردم انتظار دارند که دولت موقت با اقدامات خود خشم مردم را انتقال دهد واز مجامع بین‌المللی بخواهد که این جنایتکار را پس بدهد. اما متاسفانه به جای این کارها می‌بینیم که ۵ یا ۶ ابان ماه یک هیاتی دولت از ایران به سرپرستی خود مهندس بازرگان برای جشن‌های انقلاب الجزایر، عازم الجزیره می شود و در آن مسافرتبا معاون امنیتی کارتر که برژینسکی بود برای تمدید قراردادهای ایران با امریکا و عادی‌سازی رابطه با آمریکا ملاقات می‌کنند. یکی از قراردادهای ایران و آمریکا، قرارداد مودت بود که درحقیقت قرارداد مودت سال ۱۳۳۷ بسته شده بود و می‌گفت که اگر منافع آمریکا در منطقه به خطر بیفتد دولت ا یران برای دفاع از آمریکا باید وارد برخورد نظامی شود.

یکی دیگر از قراردادها حضور چند هزار مستشار نظامی امریکا در ایران بود یعنی روابط با امریکا به همان طریقی که درزمان شاه بود ادامه پیدا می‌کرد و تجدید و تمدید می‌شد. خوب حالا شما انتظار داشتید که دولت موقت به دلیل بردن شاه به امریکا که به خاطر آن مردم و امام ناراحت هستند اعتراض کند، اما اینها رفته‌اند با امریکا دست دادن و سر میزنشستن و مذاکره کردن و انگار نه انگار که امریکا با ما خصومت دارد. یعنی می‌خواهم بگویم این درک و بینش در دولت موقت وجود نداشت. که این امر موجب نگرانی دانشجویان و جریحه‌دار شدن ملت شده بود. حتی اگر روزنامه‌های آن روز را ورق بزنید، روزنامه کیهان سرمقاله‌ای را علیه این مذاکرات نوشته است البته اشتباه نکنید، کیهان، کیهان حسین شریعتمداری نیست بلکه کیهانی است که ابراهیم یزدی مسول آن است و دامادش سردبیر کیهان است. سیداحمد خمینی هم شهادت داده و نوشته که نه قبل از رفتن به این مسافرت این ملاقات به اطلاع امام (ره) رسد و نه بعد از بازگشت در گزارش سفر چنین ملاقاتی درج شده بود و تا طرف خارجی مشروح گزارش را منتشر نکرده بود ا‌ین‌ها سکوت کرده بودند این خیلی تکان دهنده بود اینجا بود که دانشجویان احساس کردند خطر بزرگی انقلاب را تهدید می‌کند و احساس کردند با اتفاقاتی که افتاده همین روزهاست که کودتایی هم علیه انقلاب شکل بدهند حال برای جلوگیری از این حق ملت ایران برای دفاع از خودشان این کار را کردند یعنی اصلا غیر قانونی نیست، چون تجربه شده است که اینها در همین سیستم ۲۵ سال ما را بدبخت کرده‌اند و نباید اجازه داده شود تا بیایند.

پاتوق دانشجوها کوثر سایت زنان کویر تابناك وب تابناك وب logo-samandehi